
مهدی بذرافکنرسانهها ابزار انتقال پیام اند؛ نهادهایی هستند که فرهنگ، آگاهی و کنش اجتماعی را شکل میدهند.
در این بین، تلویزیون به عنوان رسانهای فراگیر و در دسترس، نقشی بیبدیل در آموزش حقوق شهروندی دارد؛ حقوقی که دانستن و مطالبهکردن آن، یکی از پایههای جامعه مدنی است.
تلویزیون میتواند با ترکیب سه عنصر اصلیِ آگاهیبخشی، الگوآفرینی و گفتوگوسازی اجتماعی، شهروندان را از سطح اطلاع به سطح آگاهی و در نهایت به کنش آگاهانه برساند.
برنامههای ترکیبی، مستندهای اجتماعی و حتی مجموعههای نمایشی به شرط آن که بر پایه تحلیل درست مخاطب و با درک سواد رسانهای جامعه تولید شوند قادرند مفاهیمی چون حق مشارکت، حق اعتراض قانونی، مسئولیت اجتماعی و احترام به قانون را به زبانی ساده و تأثیرگذار تبیین کنند.
در کنار تلویزیون، شبکههای اجتماعی با سرعت و گستردگی خود بستر تازهای برای تعامل دوسویه فراهم کردهاند. اما هنوز تلویزیون از منظر اعتماد عمومی و قدرت نمادسازی، جایگاهی متمایز دارد. چنانکه میتواند پلی باشد میان روایتهای رسمی و تجربههای روزمره مردم، و اینگونه آموزش حقوق شهروندی را از قالب آموزشی خشک، به تجربهای ملموس و جذاب بدل کند.
برای تحقق این نقش تلویزیون باید از رویکرد خطابهای و یکسویه فاصله بگیرد و به زبان گفتوگو، پرسش و روایت نزدیک شود.
رسانهای که بتواند شنیدن را به اندازه گفتن ارزشمند بداند در حقیقت گام بلندی در مسیر نهادینهکردن حقوق شهروندی برداشته است.



